کد مطلب:33816 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

آیا توسل جستن به اسباب با توکل منافات دارد











از قدیم در میان علمای اخلاق این بحث مطرح بود كه آیا توسل جستن به اسباب با توكل كردن بر خدا منافات دارد؟ آیا این دو امر با یكدیگر قابل جمع نیستند؟ اگر قابل جمع باشند، توكل چه معنایی خواهد داشت؟ كسانی كه اهل توكلند چه می كنند كه غیر متوكلین نمی كنند؟ توكل، كدام بخش از زندگی متوكلین را تغییر می دهد؟ اگر اهل توكل نیز به

[صفحه 371]

هنگام بیماری به طبیب مراجعه كنند و برای ساختن خانه به مهندس و بنا، اگر بكوشند تا بهترین داروها و مناسبترین مصالح ساختمانی را تهیه كنند، چه تفاوتی با غیر متوكلین خواهند داشت؟ پیشینیان برای اینكه به «توكل» موضوعیت، اصالت و مدخلیتی ببخشند، می گفتند: یا توكل بر خداوند یا توسل جستن به اسباب.

عده ای نزد جنید آمدند. وی از ایشان پرسید: «چه می جویید؟»

گفتند: «رزق.»

جنید گفت: «آیا می دانید رزق را از كه باید خواست؟»

گفتند: «از خداوند.»

گفت: «اگر گمان می كنید كه خداوند فراموش می كند رزق شما را برساند، بیاد او بیاورید».

گفتند: «پس در خانه می نشینیم تا ببینیم خداوند به ما رزق می دهد یا نه؟»

جنید گفت: «امتحان كردن خداوند صواب نیست.»

گفتند: «پس چه حیله كنیم؟»

گفت: «هیچ حیله نكنید. توكل این است.»


صفحه 371.